loading...

مديراما

باشگاه دانشجويان مديريت

بازدید : 436
سه شنبه 16 ارديبهشت 1399 زمان : 11:18

او در يكي از روستاهاي آمريكا بزرگ شد و تنها ٢ مهارت داشت، دوشيدن شير گاو و علف زنى!

در سن ۲۵ سالگي در حالى كه اوضاع مالى بسيار بدى داشت، يك روز با دختر كلوچه‌فروشي برخورد كرد. دختر كلوچه‌فروش با چهره‌اى معصوم از او خواست تا كلوچه بخرد، فقط ٢ دلار: "2 دلار كه پولى نيست، خواهش مي‌كنم بخريد..."

جيم ران دلش به حال او سوخت و تصميم گرفت بخرد، اما ناگهان به ياد آورد كه ٢ دلار هم ندارد...

چاره‌اى نداشت جز اين‌كه دروغ بگويد و با عجله پاسخ داد: "من الان در خانه خيلي از همين كلوچه‌ها دارم كه هنوز خورده نشده‌اند، ممنونم".

دختر كوچولوى كلوچه‌فروش با نااميدى تشكر كرد و به راه خود ادامه داد و رفت...

اما انگار راهى را جلوى پاى جيم ران گذاشت، جيم بعد از آن بسيار ناراحت بود و فكر مي‌كرد، مدام خود را سرزنش مي‌كرد كه: "چرا؟ چرا نبايد ٢ دلار داشته باشم؟! من دوست داشتم دل آن دختر را شاد كنم، چرا ٢ دلار نداشتم؟"

در همان حال كه با خود حرف مي‌زد ناگهان تصميمى گرفت و با نداى بلند اما از درون فرياد زد: "من ديگر نمي‌خواهم به اين شكل زندگى كنم كه به خاطر ٢ دلار مجبور باشم دروغ بگويم!"

چند روز بعد جيم، مردى را ديد كه زندگى‌اش به واسطه‌ي او متحول شد... آن مرد "شوف" نام داشت و فقط اين سوالات را از جيم پرسيد:
شوف: چقدر پول در ۵ سال گذشته پس‌انداز كرده‌اي؟
جيم: صفر...
شوف: پس دوباره ۵ سال گذشته را تكرار نكن. بيشتر روي خودت كار كن تا در شغلت! اگر سخت به شغلت مشغول باشى فقط مي‌تواني گذران زندگي كني، كه خب بد هم نيست... ولي اگر سخت روي خودت كار كني، مي‌تواني ثروت عظيمى بسازي كه خيلي بهتر است...

بعدها جيم شروع به كسب مهارت در فروش و فروشندگي كرد. مهارت بعدي كه خود جيم ران مي‌گويد ثروت زيادي از اين طريق به دست آورد و ثروت و درآمدش را چندين برابر كرد اين بود: "ياد گرفتم چگونه آدم‌ها را در كنار يكديگر جمع كنم و به آن‌ها ياد بدهم در كنار هم كار كنند."

او براي سال‌هاي متوالي به عنوان بهترين سخنران آمريكا انتخاب شد.

سمينارهاي او زندگى افراد زيادى را متحول كرد؛ افرادى چون: برايان تريسى، آنتونى رابينز و جك كانفيلد...

او در سال ٢٠٠٩ در سن ٧٩ سالگى از دنيا رفت.

او در يكي از روستاهاي آمريكا بزرگ شد و تنها ٢ مهارت داشت، دوشيدن شير گاو و علف زنى!

در سن ۲۵ سالگي در حالى كه اوضاع مالى بسيار بدى داشت، يك روز با دختر كلوچه‌فروشي برخورد كرد. دختر كلوچه‌فروش با چهره‌اى معصوم از او خواست تا كلوچه بخرد، فقط ٢ دلار: "2 دلار كه پولى نيست، خواهش مي‌كنم بخريد..."

جيم ران دلش به حال او سوخت و تصميم گرفت بخرد، اما ناگهان به ياد آورد كه ٢ دلار هم ندارد...

چاره‌اى نداشت جز اين‌كه دروغ بگويد و با عجله پاسخ داد: "من الان در خانه خيلي از همين كلوچه‌ها دارم كه هنوز خورده نشده‌اند، ممنونم".

دختر كوچولوى كلوچه‌فروش با نااميدى تشكر كرد و به راه خود ادامه داد و رفت...

اما انگار راهى را جلوى پاى جيم ران گذاشت، جيم بعد از آن بسيار ناراحت بود و فكر مي‌كرد، مدام خود را سرزنش مي‌كرد كه: "چرا؟ چرا نبايد ٢ دلار داشته باشم؟! من دوست داشتم دل آن دختر را شاد كنم، چرا ٢ دلار نداشتم؟"

در همان حال كه با خود حرف مي‌زد ناگهان تصميمى گرفت و با نداى بلند اما از درون فرياد زد: "من ديگر نمي‌خواهم به اين شكل زندگى كنم كه به خاطر ٢ دلار مجبور باشم دروغ بگويم!"

چند روز بعد جيم، مردى را ديد كه زندگى‌اش به واسطه‌ي او متحول شد... آن مرد "شوف" نام داشت و فقط اين سوالات را از جيم پرسيد:
شوف: چقدر پول در ۵ سال گذشته پس‌انداز كرده‌اي؟
جيم: صفر...
شوف: پس دوباره ۵ سال گذشته را تكرار نكن. بيشتر روي خودت كار كن تا در شغلت! اگر سخت به شغلت مشغول باشى فقط مي‌تواني گذران زندگي كني، كه خب بد هم نيست... ولي اگر سخت روي خودت كار كني، مي‌تواني ثروت عظيمى بسازي كه خيلي بهتر است...

بعدها جيم شروع به كسب مهارت در فروش و فروشندگي كرد. مهارت بعدي كه خود جيم ران مي‌گويد ثروت زيادي از اين طريق به دست آورد و ثروت و درآمدش را چندين برابر كرد اين بود: "ياد گرفتم چگونه آدم‌ها را در كنار يكديگر جمع كنم و به آن‌ها ياد بدهم در كنار هم كار كنند."

او براي سال‌هاي متوالي به عنوان بهترين سخنران آمريكا انتخاب شد.

سمينارهاي او زندگى افراد زيادى را متحول كرد؛ افرادى چون: برايان تريسى، آنتونى رابينز و جك كانفيلد...

او در سال ٢٠٠٩ در سن ٧٩ سالگى از دنيا رفت.

نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 1

درباره ما
موضوعات
آمار سایت
  • کل مطالب : 20
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 1
  • بازدید امروز : 1
  • بازدید کننده امروز : 1
  • باردید دیروز : 2
  • بازدید کننده دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 32
  • بازدید ماه : 186
  • بازدید سال : 643
  • بازدید کلی : 12763
  • <
    پیوندهای روزانه
    آرشیو
    اطلاعات کاربری
    نام کاربری :
    رمز عبور :
  • فراموشی رمز عبور؟
  • خبر نامه


    معرفی وبلاگ به یک دوست


    ایمیل شما :

    ایمیل دوست شما :



    لینک های ویژه