در سال 2006، شركت نايكي با تحول بزرگي مواجه شد. مارك پاركر (Mark Parker) صندلي مديرعاملي را در اختيار گرفت تا يكي از بهترين شركتهاي موجود در جهان، مسير تازهاي را پيش بگيرد. اما پيش از اينكه پاركر كار خود را آغاز كند، تصميم گرفت تا از يكي از مديران موفق در جهان فناوري مشاوره بگيرد. در آن زمان نايكي در تلاش بود تا استراتژي استفاده از محصولات ديجيتال خود را به خط توليد هزاران محصول خود اضافه كند. به همين دليل، پاركر در اولين حركت خود به عنوان مديرعامل شركت نايكي، با استو جابز ا(Steve Jobs) تماس گرفت تا از او براي «موفقيت» يك نصيحت درخواست كند. جابز نيز در جواب به پاركر ميگويد:
نايكي برخي از بهترين محصولات جهان را ميسازد؛ محصولاتي كه عاشق آنها هستيم. اما از طرفي محصولات آشغال زيادي نيز دارد. پس محصولات اضافي و بيهوده را فراموش كنيد و تمركز خود را تنها روي محصولات خوبي كه داريد بگذاريد.
پاركر سالها بعد در يكي از مصاحبههاي خود درباره سخن جابز ميگويد:
او كاملا درست ميگفت. ما نياز داشتيم تا تغييراتي را ايجاد كنيم.
اما نايكي صبر كرد. به جاي عرضه محصولاتي كه فناوريهاي جديدي داشتند، آنها تصميم گرفتند تا به توليد لوازمي كه در ساخت آنها ماهر بودند مشغول شوند. نايكي، مسير همشگي خود را ادامه داد و در طول چندسال همكاري نزديكي با شركت اپل داشت. در نتيجه، سالها بعد شاهد عرضه اكوسيستم نايكي پلاس (Nike+) بوديم؛ چيزي كه به يكي از موفقترين كمپينهاي عرضه شده از سوي نايكي تبديل شد.
استيو جابز فردي نبود كه فقط شعار بدهد يا بخواهد اين نصيحت را تنها به افراد ديگر بگويد؛ بلكه وي از اين نصيحت در زندگي خود نيز استفاده كرد. در ابتدا وي از شركت اپل اخراج شد، اما هنگامي كه در سال 1997 به اين شركت بازگشت، اپل با مشكلات زيادي مواجه شده بود. اولين كاري كه جابز با بازگشت خود انجام داد، متوقف كردن توليد محصولات اضافي بود. تا پايان سال ميلادي، جابز ساخت و عرضه 70 درصد از محصولات اپل را متوقف كرد. يك سال بعد، اپل از 1.04 ميليارد ضرر خود فاصله گرفت و در كمال تعجب موفق شد تا به سود 300 ميليون دلاري دست پيدا كند.
چرا تمركز روي «يك موضوع» هميشه سخت است؟
همه ما با عوامل زيادي در زندگي دست و پنجه نرم ميكنيم. فرهنگ موجود در جامعه بشري، دائم به ما گوشزد ميكند تا به سراغ موقعيتهاي تازه برويم. جلسهاي تازه داشته باشيم. در آن رويداد شركت كنيم؛ چراكه «هرگز نميدانيم» ممكن است چه چيزي رخ بدهد. از طرفي موضوعاتي رواني نيز در اين بين دخيل هستند. ترس ازدست دادن و باختن، ميتواند محرك بسيار قدرتمندي باشد. نميخواهيم فرد ديگري موقعيتهاي ما را از چنگمان در بياورد.
شايد از نگاه بسياري از ما – به ويژه در يك نگاه سطحي و ابتدايي – كم كردن موقعيتها و پايين نگه داشتن تعداد موارد براي تمركز، با دست يافتن به موفقيت و پيروزي در تضاد باشد؛ اما اينگونه نيست. كم كردن موقعيتها چيزي است كه بايد همين امروز آن را انجام بدهيد. اين روزها در عصر اينترنت زندگي ميكنيم؛ جايي كه موقعيتها، گزينهها، اطلاعات و راههاي زيادي در مقابل ما قرار دارد. اين درحالي است كه مغز ما، به دنبال يك روند ساده است تا كار آسانتري داشته باشد.
براي مثال روند كاري جابز و اپل را درنظر بگيريد. اين شركت 3 سال ابتدايي خود با جابز را به فروش كامپيوتر اپل 1 (Apple 1) اختصاص داد. بعد از تمركز روي اين محصول و فروش خوب آن بود كه اپل به سمت جلو حركت كرد و به چيزي تبديل شد كه امروزه ميبينيم.
ساخت تنها «يك» محصول را مسير خوب، كار بسيار بعيدي است. اما به ياد داشته باشيد كه به دست آوردن موفقيت نهايي، به تنهايي يك موضوع بعيد و نادر خواهد بود. ما هميشه به دنبال بهترين راهحل هستيم. با كمكردن موضوعات اطراف و تمركز روي يك كار، به خود اين اجازه را ميدهيد تا محصول يا كاري كه در اختيار مشتريان خود ميگذاريد، به راهحل يك مشكل براي آنها تبديل شود و عملكرد فوقالعادهاي داشته باشد. وقتي انرژي و منابع مادي و معنوي خود را روي موضوعات مختلفي بگذاريد، ديگر تواني براي حل مشكلاتي كه در سطح بالاتري هستند نخواهيد داشت. ديگر از تمركز موردنياز براي ساخت آن محصول «عالي» وجود ندارد؛ پس چيزي توليد ميكنيد كه صرفا «خوب» است.
در سال 2006، شركت نايكي با تحول بزرگي مواجه شد. مارك پاركر (Mark Parker) صندلي مديرعاملي را در اختيار گرفت تا يكي از بهترين شركتهاي موجود در جهان، مسير تازهاي را پيش بگيرد. اما پيش از اينكه پاركر كار خود را آغاز كند، تصميم گرفت تا از يكي از مديران موفق در جهان فناوري مشاوره بگيرد. در آن زمان نايكي در تلاش بود تا استراتژي استفاده از محصولات ديجيتال خود را به خط توليد هزاران محصول خود اضافه كند. به همين دليل، پاركر در اولين حركت خود به عنوان مديرعامل شركت نايكي، با استو جابز ا(Steve Jobs) تماس گرفت تا از او براي «موفقيت» يك نصيحت درخواست كند. جابز نيز در جواب به پاركر ميگويد:
نايكي برخي از بهترين محصولات جهان را ميسازد؛ محصولاتي كه عاشق آنها هستيم. اما از طرفي محصولات آشغال زيادي نيز دارد. پس محصولات اضافي و بيهوده را فراموش كنيد و تمركز خود را تنها روي محصولات خوبي كه داريد بگذاريد.
پاركر سالها بعد در يكي از مصاحبههاي خود درباره سخن جابز ميگويد:
او كاملا درست ميگفت. ما نياز داشتيم تا تغييراتي را ايجاد كنيم.
اما نايكي صبر كرد. به جاي عرضه محصولاتي كه فناوريهاي جديدي داشتند، آنها تصميم گرفتند تا به توليد لوازمي كه در ساخت آنها ماهر بودند مشغول شوند. نايكي، مسير همشگي خود را ادامه داد و در طول چندسال همكاري نزديكي با شركت اپل داشت. در نتيجه، سالها بعد شاهد عرضه اكوسيستم نايكي پلاس (Nike+) بوديم؛ چيزي كه به يكي از موفقترين كمپينهاي عرضه شده از سوي نايكي تبديل شد.
استيو جابز فردي نبود كه فقط شعار بدهد يا بخواهد اين نصيحت را تنها به افراد ديگر بگويد؛ بلكه وي از اين نصيحت در زندگي خود نيز استفاده كرد. در ابتدا وي از شركت اپل اخراج شد، اما هنگامي كه در سال 1997 به اين شركت بازگشت، اپل با مشكلات زيادي مواجه شده بود. اولين كاري كه جابز با بازگشت خود انجام داد، متوقف كردن توليد محصولات اضافي بود. تا پايان سال ميلادي، جابز ساخت و عرضه 70 درصد از محصولات اپل را متوقف كرد. يك سال بعد، اپل از 1.04 ميليارد ضرر خود فاصله گرفت و در كمال تعجب موفق شد تا به سود 300 ميليون دلاري دست پيدا كند.
چرا تمركز روي «يك موضوع» هميشه سخت است؟
همه ما با عوامل زيادي در زندگي دست و پنجه نرم ميكنيم. فرهنگ موجود در جامعه بشري، دائم به ما گوشزد ميكند تا به سراغ موقعيتهاي تازه برويم. جلسهاي تازه داشته باشيم. در آن رويداد شركت كنيم؛ چراكه «هرگز نميدانيم» ممكن است چه چيزي رخ بدهد. از طرفي موضوعاتي رواني نيز در اين بين دخيل هستند. ترس ازدست دادن و باختن، ميتواند محرك بسيار قدرتمندي باشد. نميخواهيم فرد ديگري موقعيتهاي ما را از چنگمان در بياورد.
شايد از نگاه بسياري از ما – به ويژه در يك نگاه سطحي و ابتدايي – كم كردن موقعيتها و پايين نگه داشتن تعداد موارد براي تمركز، با دست يافتن به موفقيت و پيروزي در تضاد باشد؛ اما اينگونه نيست. كم كردن موقعيتها چيزي است كه بايد همين امروز آن را انجام بدهيد. اين روزها در عصر اينترنت زندگي ميكنيم؛ جايي كه موقعيتها، گزينهها، اطلاعات و راههاي زيادي در مقابل ما قرار دارد. اين درحالي است كه مغز ما، به دنبال يك روند ساده است تا كار آسانتري داشته باشد.
براي مثال روند كاري جابز و اپل را درنظر بگيريد. اين شركت 3 سال ابتدايي خود با جابز را به فروش كامپيوتر اپل 1 (Apple 1) اختصاص داد. بعد از تمركز روي اين محصول و فروش خوب آن بود كه اپل به سمت جلو حركت كرد و به چيزي تبديل شد كه امروزه ميبينيم.
ساخت تنها «يك» محصول را مسير خوب، كار بسيار بعيدي است. اما به ياد داشته باشيد كه به دست آوردن موفقيت نهايي، به تنهايي يك موضوع بعيد و نادر خواهد بود. ما هميشه به دنبال بهترين راهحل هستيم. با كمكردن موضوعات اطراف و تمركز روي يك كار، به خود اين اجازه را ميدهيد تا محصول يا كاري كه در اختيار مشتريان خود ميگذاريد، به راهحل يك مشكل براي آنها تبديل شود و عملكرد فوقالعادهاي داشته باشد. وقتي انرژي و منابع مادي و معنوي خود را روي موضوعات مختلفي بگذاريد، ديگر تواني براي حل مشكلاتي كه در سطح بالاتري هستند نخواهيد داشت. ديگر از تمركز موردنياز براي ساخت آن محصول «عالي» وجود ندارد؛ پس چيزي توليد ميكنيد كه صرفا «خوب» است.